کد مطلب:300702 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

فقر مردم


غرض تنها فقر مادی نیست كه آن دردی قابل درمان است. بلكه فقر معنوی، فكری، اخلاقی و ایدئولوژیكی است. مردم تازه در مسیر افتاده بودند. در نیمه راه بودند. هنوز ساخته و پرداخته


نشده بودند. خط مشی جدید سیاست، آنان را از ادامه راه بازداشت.

دوباره آنان را در مسیر جهل، و بی خبری و ركود قرار می داد.

آخر شیخین خود چیزی نداشتند تا به دیگری بدهند. محتوای فكریشان چیزی نبود كه مردم را اقناع و اشباع كند. به همین نظر چاره ای نبود جز آنكه آنان را به همان حال راكد نگه دارند. و حتی در مواردی از طریق تحمیلات فكری به آنان وانمود كنند، حق همانی است كه شیخین می گویند.

از سوی دیگر او ناراحت است، از آن بابت كه انسانهای مستضعف را بسیار می بیند، كسانی كه دستی به جایی ندارند و كسی در برابر سرنوشتشان احساس مسؤولیتی ندارد. آنان به ناچار باید به قطبی و بلوكی بسته شوند، تا ادامه حیات برایشان ممكن باشد. و این وابستگی است كه برای اسلامشان خطر می آفریند.